سیاسی

ماه عسل حکومت ائتلافی پاکستان به پایان رسید

 پرویز مشرف جنرال نظامی پاکستان چندی پیش طی استعفائی از سمت ریاست جمهوری وداع گفت. اینکه چه کسی بر اریکه قدرت اسلام آباد تکیه خواهد زد و آینده سیاسی  پاکستان چگونه رقم خواهد خورد، تندروان و اسلام گرایان افراطی که محصول سیاست های نامشروع در قبال منطقه و کشورهای هم جوار اسلام آباد محسوب می شوند، چگونه با حاکمیت جدید به میز مذاکره نشسته و بحث های جدی سیاسی را نسبت به سرنوشت کشور پاکستان که در پرتگاه آشوب قرار گرفته است دنبال خواهند کرد؟

پهنه تعاملات سیاسی پاکستان امروز بیشتراز سوی 2حزب حاکم (حزب مردم پاکستان و حزب مسلم لیگ شاخه نوازشریف)اداره می شود، پیشینه تاریخی رقابت های متضاد سیاسی این 2 حزب حاکم درحال جان گرفتن است، این رقابت ها در بستری برتری جوئی در درازنای تاریخ شصت ساله پاکستان بین حزب مردم  و مسلم لیگ از آغاز وجود داشته، حزب مسلم لیگ  از افتخار بنای استقلال این کشور توسط محمد علی جناح در برتری قدرت سیاسی شان سود می جویند و حزب مردم از ذوالفقار علی بوتو به عنوان اولین شخصیکه برای تحکیم و تحقق دموکراسی حیات اش را از دست داد سخن می گویند.
جریان های سیاسی از آغازحیات شان را با تلفیق افکار مردمی و درهم شدن نیروهای توده ای آغاز می کنند وهدف بنیادی شان را مشارکت همگون و یکسان تمام افراد برحیطه سیاسی و اجتماعی و یا به سخن دیگر بر خورداری یکسان از تمامی مزایای زندگی تشکیل می دهند.اما تاریخ مبارزات سیاسی بیشتر شاهد آن است که ادخال وتسلط افراد ضد منافع ملی در این جریانات ماهیت مردمی بودن آنرا به چالش کشانیده و رنگ وبوی قومی، نژادی، مذهبی و... میدهند. احزاب حاکم پاکستان (حزب مردم وحزب مسلم لیگ) را نیز نمی توان از این مقوله جدا دانست.
حزب مردم خاستگاهش ایالت سند است،اندیشه هایش بیشتر تحت تاثیر بنیان گزارش (علی بوتو) قرار دارد و خود را حامی طیف جنوب نشینان وفرودستان جامعه معرفی کرده شعار اش را بر پایه تلفیق دموکراسی وسوسیالیزم سر داده اند ومسلم لیگ خاستگاه اش ایالت پنجاب هست که بیشتراز طیف پولداران وسرمایه داران شکل گرفته است که بیشتر حوزه های مهم اقتصادی را در دست دارند وحامیان اقتصاد بازار آزاد اند.

به هر حال شیوه مبارزه برای احراز قدرت به تناسب ادوار پشین متفاوت به نظر می رسد، چون در تشکیل حکومت قبلی پنجابی ها دست بالا داشته وبهترین سود را می بردند که تاریخ مبارزات سیاسی بر آن گواه است ونیز اگر سفری در شهر های مختلف پاکستان ودید به ساختار اداری وتشکیلاتی دولت پاکستان داشته باشیم پنجابی ها نسبت به هر قوم دیگر برتری دارند اما این بار سیاست مداران سندی تبار هستند که با حاکم شدن بر قدرت پارلمان امیدواری خیلی زیاد برای احراز قدرت ریاست جمهوری دارند، قدرتیکه میتواند پارلمان را طبق مقتضیات شرایط زمان منحل نماید ودر عین حال وضعیت فوق العاده اعلان بکند.

با سقوط جنرال نظامی فصل جدید تعاملات سیاسی درپاکستان آغاز شده است ونمی توان صریحاً از موازنه قدرت به سود  یک حزب سخن گفت، توافق دولت ائتلافی مبنی بر بازگشت قاضیان و وکلای که آسیب سیاست های مشرف را متحمل شده بودند ، باید بر موقف ومقام های شان گماشته شوند. پیمان شکنی حزب زرداری در نهایت با باز گشت قضات به خصوص افتخار محمد چودری بعنوان دادستان کل پاکستان ، نواز شریف را با بر هم زدن و از هم شکستن ائتلاف وادار ساخته است. این نکته پیام آور فصل جدید از اشوب های سیاسی را میتواند در پیش رو داشته باشد وبه شدت ژرفا و گستره بحران که از حوزه سیاست فرا تر رفته و تبعاتش روکردهای اقتصادی وناهنجاری های اجتماعی وفرهنگی را نیز در قبال داشته سخن گفت.
از سوی دیگر شاهد افزایش انفجار ها در شهر های مهم ونقاط امن این کشور نیز هستیم بخصوص  انفجار که در مقابل کمپنی اسلحه سازی در اسلام آباد پایتخت ویکی از شهر های کلیدی این کشور صورت گرفت ونیز نفوذ گسترده شورشیان و طالبان پاکستانی به ایالت سر حد و منطقه وزیرستان وبه اسارت گرفتن نظامیان در واقع ضعف و از هم پاشیدگی اردوی این کشور را نشان می دهد مسایل است که بعد از ماه عسل حکومت ائتلافی پاکستان سیاستمداران ومردم عوام را در گرو خود خواهد داشت.
اسدالله نظر؛ آنکه می اندیشد