رویکرد پرسشگرایانه

سیاسی اجتماعی اقتصادی و انتقادی

رویکرد پرسشگرایانه

سیاسی اجتماعی اقتصادی و انتقادی

رمضان ماه نزول رحمت- برگرفته از سایت آفتاب

رمضان رمضان ماه نزول رحمت   

ستایش مخصوص خداوندی است که بر ما، با هدایت به شاهراه ستایشش، منت نهاد و ما را اهل ستایش قرار داد که از سپاس گزاران احسان او باشیم و سپاس خداوند را که دین آسمانی اسلام را برای ما مختص ساخت تا در سایه سار آن، به سر منزل سعادت و خرسندی اش روان گردیم وحمد بی حد و ثنای بی عد، خدای احد را که ماه خود، ماه اسلام، تزکیه و تصفیه و نزول کتاب وحی- رمضان- را یکی از راه های احسان بر بندگان قرار داد.   
ستایش مخصوص خداوندی است که بر ما، با هدایت به شاهراه ستایشش، منت نهاد و ما را اهل ستایش قرار داد که از سپاس گزاران احسان او باشیم و سپاس خداوند را که دین آسمانی اسلام را برای ما مختص ساخت تا در سایه سار آن، به سر منزل سعادت و خرسندی اش روان گردیم وحمد بی حد و ثنای بی عد، خدای احد را که ماه خود، ماه اسلام، تزکیه و تصفیه و نزول کتاب وحی- رمضان- را یکی از راه های احسان بر بندگان قرار داد.
دگر بار در گردونه زمان و در چرخه منظم هستی که جلوه ای از جلوات حی ذات و آیه ای از آیات خداوند است- به رمضان رسیده ایم، موسم رحمت و تجلی حقیقت، نزول برکت، شهر تطهیر قلب و پرگشودن به جانب رب و ماه بی اعتنایی به عالم سفلی و صعود به جهان والا، ماه مردم و بیدار شدن و بیدار کردن مردم. فصل آگاه کردن آنها که نمی دانند و تذکر به آنها که می دانند، شهر برانگیختن آنها که نشسته اند و بازگرداندن آنها که برگشته اند و هنگامه نیرو دادن به فریادی که درحال نشستن است و زمان کمک به پرنده ای که در حال سقوط.
از دیگر سو، ادبیات گران قدر فارسی را باید به جهت گستردگی موضوع و غنای علمی و اخلاقی و دینی و هم چنین گستره جغرافیایی آن از درخشان ترین آثار ادبی جهان برشمرد که با تورقی بر کتب تاریخ ادبیات و تذکر شعرا به این نکته ظریف خواهیم رسید که ادبیات گران سنگ ما را از آن زمان که تاریخ ادبیاتش را نگاشته اند، با فضایل و خوبی ها عجین و در آن دعوت به فرایض و واجبات الهی و نهی از مناهی و رذایل جایگاهی والا دارد و در آثار ادبی همه شاعران فارسی زبان، فراخوانی به خوبی ها و پرهیز از بدی ها، قابل مشاهده است.
یکی از فرایض و واجبات الهی روزه ماه رمضان است که در این مقال و مجال کوتاه هدفمان بررسی فریضه صوم و صیام شهر رمضان از دیدگاه شاعران فارسی زبان است.
با حلول ماه رمضان، دعوت همگانی برای بسیج مومنان به شرکت در مهمانی خدا و بر سر سفره های بی منتهای نعمت خداوند، پرتوهای پاکت کننده روح بخش اسلامی، اعلام می گردد و مومنان واقعی زنجیرهای بردگی و اسارت را با کثرت استغفار و بلند کردن دستان به نیایش و سجده های خالصانه پاره می کنند و می آموزند که رفاه مادی و آسایش زندگی و بهره مندی از مواهب طبیعت و امیال نفسانی، هدف والای الهی و انسانی نیست، بلکه وسیله ای برای تعالی و تکامل انسانی و رسیدن به قله های رفیع انسانیت است. در این ماه مرغ باغ ملکوت که اسیر جسم آدمیان است، چند صباحی در زندان را گسسته و پرده های جهل و ظلمت جسم را پاره و برای طواف در عالم بالا، بال می گشاید و لباس ترک تعلق به تن می کند.
این دهان بستی، دهان باز شد
کز خورنده، لقمه های راز شد . مولانا
اندرون ز طعام خالی دار
تا در آن نور معرفت بینی . سعدی
دیگر بسی مخور که هر آن کس که سیر خورد
اعضایش جمله گرسنه گردند و بی قرار . عطار
ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد
زد بر دهن بسته تا لذت لب آمد
 
چون حیات عاشقان از مطبخ تن تیره بود
پس مهیا کرد بهر مطبخ ایشان صیام . مولانا
رمضان ماه مهمانی بزرگ الهی است که دروازه های مهمان سرای بزرگ الهی گشوده می شود و شمیم دل نواز عطر بهشت ربانی، مشام جان های عشاق را می نوازد و سرود و عشق وصل را در دل عاشقان می انگیزد. رمضان ماه نزول رحمت و فرود عزت و عروج عبادت و صعود طاعت و سپر محکم خداوند است که همگان را از عذاب اخری مصون و محفوظ می دارد.
«صوم شهر رمضان، فانه جنه من العقاب» «خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه»
رمضان از دیرباز در ادبیات فارسی و شعر شاعران فارسی گوی جایگاه ویژه و ممتاز دارد، به گونه ای که از گذشته بسیار دور شاعران فارسی زبان، حلول هلال شهر صیام را به مخاطبان خود تبریک و شادباش می گفته اند و رعایت حرمت این ماه را به مخاطبان و ممدوحان خود گوشزد نموده اند، به گونه ای که شاید بتوان یکی از خصوصیات برجسته شعر فارسی را «رمضان ستایی» دانست.
آمد شهر صیام، سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام، مائده جان رسید . مولانا
مرحبا نو شدن و آمدن ماه صیام
حبذا واسطه عقد و شهور ایام
ماه رمضان خجسته بادت
تا پیش صفر بود محرم . انوری
آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست
آمد رمضان به خدمت دل
و آن کس که دل آفرید با ماست . مولانا
در این ماه، حضرت دوست از بندگان خود می خواهد با تلاش و ستیزی همیشگی به یاری ایمان، تمایلات و خواهش های سرکش نفس را مهار کنند و خویشتن را از آلودگی ها و ناپاکی های خور و خواب و خشم و شهوت و از پلیدی های گناهان بر کنار زده و خالصانه و صادقانه با انجام تعهدات و وظایف انسانی- اسلامی خویش بر مرکب راهوار ایام به سوی لقاءالله طی مسیر نمایند.
سالی دراز بوده ای اندر هوای خویش
ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار 
ای در غرور نفس به سر برده روزگار
برخیز کار کن که کنون است وقت کار . عطار
دلا در روزه مهمان خدایی
طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون در دوزخ ببندی
هزاران در ز جنت برگشایی .مولانا
تا لبان بسته ام از نوش لبان می برم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار . شهریار
ای دل که همی ترسد از مشعله آتش
والله که به جز روزه مر او را سپری نیست . سنایی
اهل روزه واقعی تقوا پیشه گانی هستند که انبان بطن را از نان تهی و از انوارهای آسمانی آکنده می سازند و با توسل به قرآن و تمسک به اهل بیت و در پرتو عنایات و برکات این ماه، سنگ سراچه دل را با الماس آب دیده سفته و رازهای خود را با صاحب حق و خدای سبحان گفته و سر به آستان ربوبی نهاده و با رب الکریم خود به نجوا می نشینند و برترین و والاترین گوهر را «صوم» و والاترین و بالاترین فرصت را «رمضان» می دانند :
از جسم بهترین سکناتی صلات بین
و ز نفس بهترسین سکناتی صیام دان
گه در سجود باش چو در مغرب آفتاب
که در رکوع باش چو بر مرکز آسمان . خاقانی
رمضان نردبان ترقی و معراج انسانی به عالم والا و بالا و به سان اسب تیزرو و تندپایی است که با استعانت از آن می توان راه عشق و تعالی را پیمود و آن را برای صعود زیربنا قرار داد و از خوان نعمت های الهی جلوس و از مائده های ربانی و سمواتی آن بهره برد.
گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات
دان که اسب تازی تو همت در میدان صیام
بر سر خوان های روحانی که پاکان نشسته اند
مر تو را هم کاسه گرداند بدان پاکان صیام 
و به سان پرچم و بیرقی است که پادشاه رحمت و عطوفت در پی آن در حال حرکت است و لشکر ایمان پس از هزیمت و شکست مرکز و قلب لشکر ضلالت، حاکم می شود.
آمد ماه صیام، سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام مائده جان رسید
جان ز قطعیت برست، دست طبیعت ببست
قلب ضلالت شکست، لشکر ایمان رسید
و رمضان، چشمه رحمت الهی را در وادی دل های انسان های حق طلب جاری و به مثابه خانه تکانی دل از گناهان و سیئات و مزین کننده چهره شخصیت انسانی در پرتو عبادات و فراهم کننده مسیر دل های انسان ها و سرود وصل و اتصال به معبود در قلوب مومنان و سالکان طریق الهی است.
خدمت خاص نهانی تیر نفع و زود سود
چیست پیش حضرت درگاه این سلطان، صیام
روزه حفظ دل است از خطرات
پس بود با مشاهده افکار
عطار
کردیم ز روزه جان و دل پاک
هر چند دل پلید با ماست . مولانا
و اینک رمضان است و ماه ضیافت رودررو و امید استفاده و بهره مندی از نعمات و عنایات بی انتهای معنوی اش. بدانیم که در مهمانی فضل الهی، نخوردن هدف نیست، بلکه وسیله ای برای رشد روح و عروج روح به ملکوت است و نباید از کسانی باشیم که ازاین ماه رحمت، دست مان از الوان نطع کرم بی انتهای کردگار خالی باشد و بیاموزیم که همه اعضا و جوارح مان باید دعوت کریمانه و مهربانانه حق را اجابت کنند و دل و قلب و جسم را از منازعه، حسد، مجادله، ظلم، بی خردی و دل تنگی تهی سازیم و به فرموده امام سجاد (ع) در دعای فرا رسیدن ماه رمضان که: خدایا! بر محمد و آل او رحمت فرست و شناخت و فضیلت این ماه و بزرگداشت حرمتش و خودداری از محرماتش را به ما الهام نما و ما را به روزه داشتنش با حفظ اعضاء از نافرمانی ات و به کار گرفتن آنها در این ماه به گونه ای که خشنودت سازد مدد فرما تا با گوش هامان به سخن لغوی گوش ندهیم و با چشمان مان به تماشای لهوی ننشینیم و دست های مان را به حرامی نگشاییم و به سوی کاری که ممنوع است گام برنداریم و زبان مان مگر به حدیث ذکر تو، گویا نشود و شکم هایمان غیر آنچه حلال فرموده ای فرا نگیرد. (دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه) و از آنانی نباشیم که به مصداق «چه بسا روزه دارانی که از روزه خود جز تحمل گرسنگی نصیبی ندارند» (حکمت ۱۴۵ نهج البلاغه)
پنداشتی که چون نخوری روزه تو آن است
بسیار چیز هست جز این شرط روزه دار
هر عضو را بدان که به تحقیق روزه ای است
تا روزه تو روزه بود نزد کردگار
اول نگاه دار نظر تا رخ چو گل
ور چشم تو نیفکند از عشق خویش خار
دیگر ببند گوش زهر ناشنیدنی
کز گفتگوی هرزه شود عقل تار و مار
دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست
غیبت و دروغ فروبند، استوار
دیگر به وقت روزه گشادن مخور حرام
زیرا که خون خوری تو از آن هزار بار . عطار
و اینک ماییم و موسم تجلی حقیقت و فصل رحمت، مبادا که آفتاب عید هویدا گردد و دست مان از سفره بی انتهای الهی خالی. و از ریزش ابر فضل و بخشش خداوند بر کویر خشکیده دل های ما بی نصیب. بیایید این فرصت یک ماهه را غنیمت شماریم و دعوت کریمانه حق را اجابت و انبان تهی خود را از توشه های این ماه برای هنگامه سخت و صعب حشر و حساب عقبا پر سازیم.
غنیمت دار رمضان را جویید روی ننموده است
و عید گر کنار سستی، ز غم ان بر کنار رستی
اگر امر تصوموا را نگه داری به امر رب
به هر یا رب که گویی تو، لبیک دو بارستی . مسعود سعد سلمان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد